لااقل در مقام حرف و سخن هم كه شده همه بر امر مطالعه و لزوم رشد و گسترش آن تأكيد ميكنند. از اينكه بگذريم بايد ببينيم افزايش سطح مطالعه چه پيش شرطهايي دارد؛ يكي از مهمترين عوامل بالا بردن سطح سلامت روحي و رواني جامعه است. جامعه افسرده و آشفتهحال كمتر سراغ كتاب ميرود.
جامعهاي كه با انبوهي از مشكلات اقتصادي و معضلات اجتماعي دستوپنجه نرم ميكند نميتواند كتاب را در فهرست اولويتهاي زندگي قرار دهد. در خانوادهاي كه پدر، معتاد و بيكار است و فضاي خانه را به محيطي پرتنش تبديل كرده اساسا نميتوان بهدنبال سبد فرهنگي گشت كه حالا ببينيم در آن كتاب وجود دارد يا خير؟ اگر محبت و عشقورزي در كانون خانوادهها نهادينه شود مطمئن باشيد كه دغدغههاي فرهنگي نيز نزد افراد پررنگ ميشود.
فراموش نكنيم كه ما ملتي با پيشينه غني فرهنگي هستيم. اين سابقه تاريخي در بزنگاههاي مهمي به ياريمان آمده است. از سوي ديگر نبايد صرفا دلخوش به افتخارات ملي و تاريخيمان باشيم و با غفلت از كنار نارساييهاي موجود عبور كنيم. نكته كليدي اين است كه نميتوان با بخشنامه و دستور، يكشبه همه مردم را كتابخوان كرد. اساسا در حوزه فرهنگ هر تغيير و تحولي وابسته به انبوهي از گزارههاست و نميتوان بهصورت تك بعدي با مسئلهاي برخورد و آن را حل كرد.
مجموعهاي از عوامل پيچيده و درهم تنيده اقتصادي، اجتماعي، سياسي، فرهنگي و... در اقبال يا عدماقبال عمومي نسبت به پديدههاي فرهنگي نقشآفرين هستند. در اين مجال كوتاه و مختصر ميتوانم به اين نكته اشاره كنم كه حال خوب، مردم را سمت كتاب خواندن ميبرد. حال خوب باعث ميشود تئاترها پررونق شوند و سالنهاي سينما پرتماشاگر. هروقت اين حال خوب در مردم تقويت شد ميتوان اطمينان داشت كه سرانه مطالعه هم در كشور رشد قابلتوجهي خواهد كرد.
- نويسنده و كارگردان سينما
نظر شما